«حاسبوا أنفسكم قبل أن تحاسبوا»(۱)

1)وسائل الشيعة ، شیخ حر عاملی ج ۱۶ ص ۹۹ غررالحكم،آمدی،ص۲۳۶ بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج ۶۷ ، ص ۷۳۱ )

هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشده است، چون باغ بی دیوار از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند.
هیچ کس هم با نام (آزادی) دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شبها در حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنۀ دزد جدی است.
هیچ صاحب گنج و گوهری هم گوهرهای خود را بدون حفاظ در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه کند و چشم دل برباید، چون خود گوهر ربوده می شود.گوهر هر چه قیمتی تر باشد، در صد مراقبت از آن بالاتر می رود، هر چه که نفیس تر باشد بیم ربودن و غارتش بیشتر است و مواظبتش لازم تر.
گوهر عفاف را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند نفروشند. زن، به خاطر لطافتی که دارد نباید در تیررس دست های خشن کامجویان دیوسیرت که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آنکه گل عصمتش را چیدند او را دور اندازند، یا زیر پایشان له کنند. زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم است، نباید بازیچه هوس و آلوده به ویروس گناه گردد.

گوهر عفاف و پاکی، کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست. دزدان ایمان وغارتگران شرف نیز فراوانند. اگر در مقابل پنجره خانه ات تور نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود.وقتی راه پشه ها را می بندی، خود را مصون ساخته ای نه محدود و زندانی. وقتی در خانه را می بندی یا پشت پنجره اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار داده ای،نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی. اگر برای ایمنی از خطرها و اسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانی، نه کسی ایراد می گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می کنی، چرا که سخنش را بی منطق و نا آگاهانه می دانی و می بینی.
سه شنبه 8 آبان سال 1386 روزی بود که قیصر امین پور (تولددوم ارديبهشت1338 در گتوند خوزستان) دار فانی را وداع گفت.
به مناسبت سالروز درگذشت این شاعر بزرگ سه شنبه 8 آبان 1392 مراسمی برای گرامی داشت قیصر در کیانپارس اهواز برگزار شد که تعدادی از دوستان در این مراسم شرکت کردند و صبح که به دانشگاه اومده بودن بیشتر بحث و حرفهاشون درباره شعر و قیصر و فروغ فرخزاد و خصوصا دیدگاه رهبری درباره شعر و شاعران بود.
البته با توجه به اینکه هفته قبل کنفرانس یکی از همین دوستان درباره زندگی نامه فروغ بود و کنفرانس داغی هم بود این بار فضا برای بحث های جنجالی مهیا تر از پیش بود.
مثل همیشه خیلی سریع فروغ شد بحث اول دوستان و هر کس مطابق برداشت و خوانده و شنیده های خودش درباره فروغ اظهار نظ می کرد.
چند تا از دوستان با اشاره به بعضی از اشعار فروغ معتقد بودند که وی شاعری فاسد و هوس باز بود و همین دلیل جدایی او از پرویز شاپور_همسر و پسر عمویش_بود.
حدس زدم که با توجه به اینکه در دیدار شعرا با رهبری بانوان هم برای شعر خوانی حضور پیدا می کنند،رهبری درباره فرخزاد اعلام نظر کرد.توی سایت رهبری کلمه فرخزاد رو سرچ کردم و به نتیجه جالبی رسیدم:
نكتهى آخر هم اينكه: آنجایى كه به مسائل دل و عواطف و اينها میپردازيد، حدّ نگه داريد؛ يعنى آن حالت عفاف و حجاب را حفظ كنيد. اين را بدانيد شعرى كه آن وقت فروغ فرّخزاد میگفت، در دنياى روشنفكرىِ آن زمان هم كسى قبول نداشت. خب، ما با اينها مواجه بوديم، روبهرو بوديم؛ همينهایى كه شب توى قهوهخانهها و كافههاى تهران مىنشستند و عرقخورى میكردند و آنها را از مستى روى دوش میكشيدند میبردندشان خانه، چون نمیتوانستند بروند، همانها هم معتقد نبودند كه شعرِ باز و عريان - مثل بعضى از شعرهاى فروغ فرّخزاد - بايد گفته شود. اين در حالى بود كه آن زمان، فرهنگ، فرهنگ ديگرى بود؛ اصلاً زمانه، زمانهى واقعيّات تلخ و زشت و مستهجنى بود كه حالا گوشهاى از آن هم در شعر بعضى از شعراى آن روز خودش را نشان داده بود. من اسمى از بعضى شعراى زنِ ديگر نمىآورم؛ چون فروغ فرّخزاد اولاً مُرد، ثانياً به اعتقاد من عاقبت بخير هم شد. بعضىهاى ديگر نه، عاقبت بهخير نشدند و نخواهند شد؛ لذا به آنها اشارهاى نمیكنم و از آنها اسم نمىآورم.
بیانات در دیدار با شاعران 1389/06/03
حالا شاید بعد از سالهای سال یه موضوع پیدا شده که همه به اتفاق نظر رسیدن که این یه معضله که لحظه به لحظه داره حاد و حادتر میشه ولی جالبه که هیچ کسی به فکر راه حل برای این موضوع نحس نیست و کسانی که روی سایر مسائل کارشون به داد و فریاد میرسه حالا اصلا شاید یه لحظه هم در مورد دوای این مشکل فکر نکردند.
"حجاب و ساپورت پوشانی که در حجم انبوه دارن تکثیر میشن،"بله تقریبا همه این موضوع رو قبول دارن.
نقش صدا و سیما هم توی این موضوع خیلی جالبه:هر هفته صدا و سیمای ما 3 ساعت یه برنامه "نود" میذارن که شوتی که فلان بازیکن زد با چه سرعتی در ثاتیه به طرف گل رفت یا با چند سانتی متر اختلاف از کنار دروازه رد شد و یا داستان 6 تایی ها که یه طرف میگه اتفاق افتاد و شاهد زنده داریم و یه طرف با انگشتاش عدد 4 رو نشون میده و دعوا ها و کینه ها و تفرقه هایی که این برنامه بین مسئولین ورزشی بوجود میاره ولی درمورود حجاب،به نظرم کلا صدا و سیمای بی خیالی داریم...
به قول یه بنده خدایی این روزا دیگه دختران ما لباس به تن ندارند.
تحریک مردم و سو استفاده از احساسات آنها هم جزئی از برنامه ها و ترفندهای نامزدها شده.
اما در این مناظره جملاتی که بیشترین حواشی و انتقادات را در پی داشت صحبت های آقایان روحانی(دبیر شورای عالی امنیت ملی)و عارف(معاون اول دولت اصلاحات) بود که معتقد بودند شجریان باید سفیر فرهنگی کشور باشد!
محمدرضا عارف : "متاسفانه تا الان برای مبارزه با فرهنگ خارجی فقط صورت مساله را پاک کردیم مانند برخورد با ماهواره یا فیلتر کردن. با اینها به جواب نمیرسیم. باید باور کنیم هیچ راهی جز اعتماد به اهالی فرهنگ و هنر نداریم. باید اجازه بدهیم اصحاب فرهنگ و هنرمان خلق آثار کنند. ربنای استاد شجریان ببینید چه تاثیر فرهنگی در جامعه داشته."
حسن روحانی : "مسائل فرهنگی باید از طریق فرهنگ حل شود و پلیس آخرین مرحله باید باشد. نکته عارف که می پسندم این است که هنر بهترین سفیر ما در جهان است. بهتر از حافظ و میرخانی و فرشچیان و احصایی و شجریان داریم برای سفیر فرهنگی؟"
شجریان به عنوان خواننده سنتی و محبوب_فارغ از نظریات سیاسی اش_می تواند سبد مناسبی برای رای روحانی و عارف باشد و به همین دلیل این دو می خواهند با سو استفاده و معرفی وی_که با اساس اسلام مخالف است_به عنوان سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران رای بیشتری را به خود اختصاص دهند.
شجریان پعد از وقایع و اتفاقات تلخ سال 88 به خارج از کشور رفت.
شرکت در مجالس و پارتی شبانه ای که توسط بی بی سی برگزار شده بود و گرفتن عکس های یادگاری با زنان و مجریان مبتذل و پخش آنها در شبکه های اجتماعی از جمله کارهای شخصی این سفیر فرهنگی! است.

سبا خويي مجري شبكه مبتذل "من و تو" در كنار شجريان

شجريان و تيم كنسرتش در كنار گوگوش
اما صحبت ها و رفتارهای شجریان به همین جا ختم نشد تا جایی که در مصاحبه با شبکه ضد اسلام صدای آمریکا نه تنها به انتقاد از جمهوری اسلامی ایران پرداخت بلکه اسلام را دینی معرفی کرد که "1400 سال است که با هنر هرگز کنار نیامد".
«به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند- از نظر آن ها - مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»
این قسمت از صحبت های شجریان به خوبی نظرت واقعی اش را آشکار می سازد و مخالفت وی با جمهوری اسلامی تنها بهانه ای بیش نبود و او با دین آسمانی اسلام به عنوان یک دین آسمانی و 1400 ساله مخالف است.
اما در باره عدم پخش "ربنا"ی معروف هم آقای عارف باید بدانند که خود شجریان در 1388/03/25 نامه ای را به رئیس سازمان صدا و سیما (آقای ضرغامی) نوشتند و در آن نامه و از وی خوست تا صدایش را از تلویزیون و رادیوی جمهوری اسلامی ایران پخش نشود.وی در سال 1374 نیز با ارسال نامه ای به علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صدا و سیما همین درخواست را داشت ولی به علتی که در ماه مبارک رمضان آن نامه را نوشته بودند و بنا به حرمت ماه مبارک رمضان!!! و البته ادای دین به مردم اجازه پخش "مناجات" و "ربنا" را داد.
از همون اول که داشتیم برنامه های همیشگی(مانند پخش سرود ملی،صحبت های رهبری و مصاحبه با دانشجویان) رو که قبل از حضور مهمان برگزار میشد انجام میدادیم،صدای اعتراض و هو کشیدن های بی مورد و نامربوط بلند شد.
از سر وته این بخش هم زدیم و خیلی زود برا اینکه مراسم رو سو استفاده کنندگان به هم نریزند از آقای کواکبیان درخواست کردیم که بیاد بالا و مجری گفت که 30 دقیقه وقت_مثل سایر کاندیدها_به ایشون و صحبت هاش اختصاص داره و بعد پرسش و پاسخ کتبی و شفاهی دانشجویان.
سر و صدا ها و سوت ها همچنان ادامه دارد...
صحبت هاش که شروع شد گفت دوست داره برنامه بصورت پرسش و پاسخ باشه و خودش کمتر حرف بزنه.
گفت که شعار دولتش "اخلاق" ه و از دکتر احمدی نژاد که سال 1388 باعث و بانی این بداخلاقی ها شده بود به شدت انتقاد کرد.در مجموع 30 دقیه شاید حتی یک دقیقه هم به بیان برنامه های خودشون نپرداخته اند و فقط از دولت قبل به شدت انتقاد می کرد.تمام کارهای نیک دولت رو زیر سوال برده و از سیب زمینی شب انتخابات تا سهام عدالت رو ذکر کردند تا کار رایج این روزای همه رو دنبال کنه و مثل سایرین فقط و فقط به انتقاد از دولت دکتر احمدی نژاد_نه در پی اثبات و تشریح برنامه های خود_پرداخت.


معتقد بود کابینه دکتر احمدی نژاد خط قرمز احمدی نژاده و هیچکس و تحت هیچ شرایطی نباید از ایشون و کابینه اش انتقاد کنه و اگر هم انتقاد کنه عاقبتش میشه مثل خانم دستجردی و سایر اخراجی های دولت...
گفت می خواد فساد مالی و اقتصادی موجود در کشور رو از بین ببره و مثل احمدی نژاد نیست که تمام اطرافیان و وزیرانش مفسد اقتصادی و دست اندر کار فساد 3000میلیاردی هستند.(سوت و تشویق و دست زدن حاضرین)

کسی که مدعی شعار دولت "اخلاق" بود برنامه ای رو به ما ارائه نداد(غیر از انتقادهای رایج این روزها علیه دکتر احمدی نژاد)و یه بار هم با جمله "احمدی نژا بی خود کرد که خط قرمز ش وزیرانشه" معنی دولت اخلاق آینده خودشو رو برا همه آشکار کرد.
اما بخش سوالات دانشجویی
*شما گفتید که طی 6 ماه با اجازه رهبری با آمریکا رابطه برقرار می کنم،در صورتی که رهبری فرمودند به مذاکره خوش بین نیستم و مذاکره همراه با فشار هیچ سودی ندارد،به نظر میاد طرح مذاکره شما ترفندی برای جمع کردن رای مردمه یا میخواهید مانند دوره اصلاحات تسلیم آمریکا بشید ولی بدنید که این کار ذلت است و ما هم زیر بار این ذلت نخواهیم رفت!؟

این سوال با تشویق حضار همراه شد و کواکبیان گفتند که من هم نظر مثبت رهبر رو برا این کار می گیرم.
*شما خودتون رو کدام قسمت اصلاحات می دانید،آیا اصلاح طلبان شما رو به عنوان کاندید خودشون قبول دارن؟
_جبهه اصلاحات در یک بیانیه رسمی اعلام کردند در صورتی که حضور آقایان خاتمی و هاشمی در انتخابات منتفی باشد،کاندید رسمی ما مصطفی کواکبیان خواهد بود.
اما از این به بعد با توجه به درخواست های بسیار بالای دانشجویان برای پرسیدن سوال و همچنین نظر وی درباره رابطه با آمریکا کمی در برنامه اختلال ایجاد شد که کمی بعد دوباره آرام شد ولی صحبت های تند دوباره کواکبیان علیه اصولگرایان با اعتراض و فریاد و درگیری لفظی بین ترفداران و مخالفان وی همراه شد و پس از چند دقیه دوباره فضا کمی آرام تر شد ولی با نزدیکی به وقت اذان مجری پایان برنامه رو اعلام کرد و بچه های انجمن اسلامی دانشگاه که مسئول برگزاری برنامه بودند دور کواکبان حلقه زده بودن و برای جلوگیری از درگیری فیزیکی ایشون رو به بیرون از سالن آمفی تئاتر رسوندن که دوباره حجم انتقادات و حملات به حرف های کواکبیان شروع شد که با درگیری مختصر بین مخالفین و موافقین در فضای بیرون دانشکده ادامه یافت.سرانجام حراست دانشگاه با ماشین اومد و آقای کواکبیان رو سوار ماشین کردند و برای صرف ناهار به رستوران مورد نظر بردند.ظاهرا امشب هم در دانشگاه علوم و فنون خرمشهر سخنرانی داره.


امروز بعد از یک امتحان سخت از دانشکده به سمت خوابگاه در حرکت بودم.داشتم آزمون رو ارزیابی می کردم که از فاصله حدود ده متری دو نفر رو دیدم که با صدای بلند آهنگ گوش می دهند.
نزدیک تر که شدیم صدایی شنیدم که باید به انکرالاصوات احترام گذاشت.آن هم در حالی که در ایام سوگواری ام ابیها هستیم!!!!
حرفهای رکیک و فحش های آنچنانی به......و زمین و زمان و خواندن آهنگ های کاملا مستهجن....کاری که فعلا!!!فقط شاهین نجفی ملعون از پس آن بر می اید.
کسانی که با گوش کردن به صدای خواننده همجنس باز به قول خودشان می خواهند صدای اعتراض خود را به مسئولین و دیگران برسانند.اما در ترانه موهنی که به امام عصر(عج)داشت پا را فراتر از این نهاد و به مقدسات اسلام و مسلمین توهینی آشکار کرد.این در حالی ست که حکم گوش دادن به ترانه های این خواننده فراری که اکنون در آلمان مخفی شده از نظر مراجع حرام می باشد و جرم آن صد ضربه شلاق و حبس می باشد ولی مشخص نیست چگونه باید با این افراد برخورد شود.
این خواننده که در سال 84 به دلیل ترس از مجازات به خارج از کشور گریخت در مصاحبه ای که با تلویزیون بی بی سی داشت اعلام کرد : به دنبال تابو شکنی هستم که بخشی از آن آگاهانه صورت می گیرد که من آن را انکار نمی کنم.«من وقتی کاری را انجام می دهم به تبعات آن فکر نمی کنم و فقط رسالت خود را انجام می دهم»!!
اینکه چرا کسانی که دانشجو هستند و به گفته رهبری وظیفه دارند به مسائل کشور از دید بالا نگاه کنند و مطالبه گر باشند می خواهند با صدای خواننده ای مرتد که فقط توهین به سایرین را میداند حرف خود را به دیگران برسانند جای بسی سوال و تعجب دارد.
معرفی برترین های اسکار2013 امروز صبح به پایان رسید و باز هم....
معمولا اخبار حواشی از اخبار اصلی هر برنامه ای بیشتر و جذاب ترند.اینبار حاشیه مراسم اسکار یه نکته بسیار آموزنده (حداقل برای بازیگران زن سینمای ایران) داشت.
مستند سینمایی «پنج دوربین شکسته»، توسط «عماد برناط» کارگردان فلسطینی ساخته شد.نکته جالب توجه حضور با حجاب همسر وی در این مراسم بود.

این عکس رو با عکسای بازیگران زن ایران در جشنواره های فیلم خارجی مقایسه کنیم.جایی که فاطمه معتمد آریا با وجود ممنوع الخروج بودن به جشنواره "کن" در فرانسه رفت و بدون حجاب و با دستبند سبز با مردان اجنبی روبوسی کرد(البته معتمد آریا قبلا گفته که مشکل سینمای ایران حذف صحنه های غیر اخلاقی و بوسیدن از فیلم می باشد) وموارد دیگر از بازیگران زن سینمای ایران.