آنتی حماسه سیاسی

کمتر از دو ماه دیگه مونده تا یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ولی برخلاف آنچه هر ساله در دانشگاه ها مشاهده می شد،این بار دانشگاه ها از فضا و جو سیاسی کاملا به دور هستند و شور نشاط تقریبا از این مرکز که نماد اصلی سیاست است رخت بربسته!

برنامه تغییر امتحانات و تعطیلی هر چه زودتر کلاس ها از بحث های اصلی دانشجوها شده و تقریبا هیچکس به فکر انتخابات و حماسه سیاسی نیست.

باید دید تدبیر تعطیلی زودتر از تاریخ همیشگی ترم بهمن با چه دلایل یا توضیحاتی همراه است در حالی که با این کار حرف رهبری مبنی بر سیاسی بودن دانشگاه کاملا نادیده می شود.(درس خواندن و ارتقای سطح معنوی از دیگر خواسته های ایشان است).

امتحانات پشت سر هم،فرجه کم،کاهش کیفیت آموزش و آموختن و در نتیجه اُفت تحصیلی از دیگر نتایج این تصمیم است.

 خدا لعنت کند آن دست هایی را که تلاش کرده اند و می کنند که قشر جوان و دانشگاهی ما را غیر سیاسی کنند.

بيانات مقام معظم رهبرى در ديدار دانش‏ آموزان و دانشجويان به مناسبت «روز ملى مبارزه با استكبار» (12/8/72)


رنجاندن شیطان


به نام اعتراض به کام شیطان!

امروز بعد از یک امتحان سخت از دانشکده به سمت خوابگاه در حرکت بودم.داشتم آزمون رو ارزیابی می کردم که از فاصله حدود ده متری دو نفر رو دیدم که با صدای بلند آهنگ گوش می دهند.

نزدیک تر که شدیم صدایی شنیدم که باید به انکرالاصوات احترام گذاشت.آن هم در حالی که در ایام  سوگواری ام ابیها هستیم!!!!

حرفهای رکیک و فحش های آنچنانی به......و زمین و زمان و خواندن آهنگ های کاملا مستهجن....کاری که فعلا!!!فقط شاهین نجفی ملعون از پس آن بر می اید.

کسانی که با گوش کردن به صدای خواننده همجنس باز به قول خودشان می خواهند صدای اعتراض خود را به مسئولین و دیگران برسانند.اما در ترانه موهنی که به امام عصر(عج)داشت پا را فراتر از این نهاد و به مقدسات اسلام و مسلمین توهینی آشکار کرد.این در حالی ست که حکم گوش دادن به ترانه های این خواننده فراری که اکنون در آلمان مخفی شده از نظر مراجع حرام می باشد و جرم آن صد ضربه شلاق و حبس می باشد ولی مشخص نیست چگونه باید با این افراد برخورد شود.

این خواننده که در سال 84 به دلیل ترس از مجازات به خارج از کشور گریخت در مصاحبه ای که با تلویزیون بی بی سی داشت اعلام کرد : به دنبال تابو شکنی هستم که بخشی از آن آگاهانه صورت می گیرد که من آن را انکار نمی کنم.«من وقتی کاری را انجام می دهم به تبعات آن فکر نمی کنم و فقط رسالت خود را انجام می دهم»!!

اینکه چرا کسانی که دانشجو هستند و به گفته رهبری وظیفه دارند به مسائل کشور از دید بالا نگاه کنند و مطالبه گر باشند می خواهند با صدای خواننده ای مرتد که فقط توهین به سایرین را میداند حرف خود را به دیگران برسانند جای بسی سوال و تعجب دارد.

روایت محافظ رهبرانقلاب از «کریسمس با آقا در خانه یک شهید ارمنی»

دیدار ایشان با خانواده معظم شهدا از دورانی که ایشان، اوایل جنگ نمایندة امام در وزارت دفاع بود، یعنی معاون شهید «چمران» بود، شروع شد. امام جمعه تهران که شدند این کار را شروع کردندو هم‌چنان هم ادامه دارد.

افتخارمان این است که در استان تهران، خانوادة دو شهید به بالا نداریم که آقا خانه‌شان نرفته باشد. تقریباً محله و خیابان اصلی در شهر تهران نداریم که ایشان نیامده باشند و بلد نباشند. تک‌تک این محله‌های خود شما را من حداقل می‌دانم ما خانواده شهید سه شهید و دو شهید نداریم که ایشان نیامده باشند.

حدود شش، هفت سال بعضی روزهای شیفت کاری‌ام، مسئول تنظیم ملاقات خانوادة معظم شهدا من بودم. به‌همین‌خاطر می‌دانم شرایط و وضعیت چگونه بود. دیدارهای خانواده شهدا، باصفاترین، باحال‌ترین لذتی که آدم می‌خواهد ببرد را دارد.

بعضی‌هایش خیلی سوزناک است. یک خانواده شهید می‌روی فقط یک فرزند داشتند که آن هم شهید شده است. خیلی سخت است برای یک پدر و مادر که یک بچه بزرگ کرده باشند، آن بچه‌شان را هم در راه خدا داده باشند. هرچند آن‌ها با افتخار می‌گویند، ولی ما که می‌نشینیم نگاه می‌کنیم، آن خستگی را احساس می‌کنیم.

بعضی از خانواده شهدا با تقدیم چند شهید روحیة عجیبی دارند. به طور مثال خانواده شهید «خرسند»، در نازی‌آباد. خانوادة خرسند چهار تا شهید داده است؛ پدر خانواده، دو فرزند خانواده و داماد خانواده. مادر این شهیدان این‌قدر قدرتمند، باصلابت و بانجابت با آقا صحبت می‌کرد که یکی دو بار آقا گریه کرد.

این فقط اختصاص به شهیدان شیعه ندارد. همة آدم‌هایی که در راه خدا در کشور ما از ادیان مختلف کشته شدند. چه شیعه، چه سنی، چه مسیحی و… 

ادامه نوشته

نامه لو رفته اوباما به میرحسین موسوی و مهدی کروبی توسط بنیاد جرج سیروس!

  اخیرا در حال خواندن وبلاگها و مطالب منتشر شده در دنیای وب بودیم که چشممان خورد به نامه ای که گویا اوباما به میرحسین و کروبی نوشته و البته بنیاد جرج سیروس هم آن را منتشر کرده است. این نامه آنقدر جالب بود که لازم دیدیم آن را نتشر کنیم.
ادامه نوشته

اعترافات جک استراو علیه دولت اصلاحات و خاتمی

 جک استراو وزیر خارجه سابق انگلیس در دوره ریاست جمهوری اصلاحات و  محمد خاتمی بود در آن مدت 5 بار همراه با وزرای خارجه فرانسه و آلمان به ایران سفر کرد که یک رهآورد آن بیانیه سعد آباد بود که بنا به گفته خودش یک روز استثنایی در خاطراتش محسوب می شود.وی همچنین توانست با مذاکراتی که داشت دولت اصلاحات را متقاعد سازد تا تمام فعالیت های اتمی ایران را به مدت دو و نیم سال به حالت تعلیق دربیاورد.

کتاب خاطرات وی هم تازگی به چاپ رسیده است.

«بلافاصله پس از حادثه یازده سپتامبر، «محمد خاتمی» رئیس ‌جمهور سابق ایران قول داد که با حرکت آمریکا در مبارزه با القاعده و طالبان همکاری فعالانه داشته باشد، و در چند ماه اول هم به این وعده عمل کرد. اما «پاداش» وی این بود که چند ماه بعد «جورج بوش» رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در ژانویه 2002 ایران را در کنار عراق و کره شمالی در «محور شرارت» قرار داد. این اقدام، اشتباهی جدی بود که میانه‌روها در ایران را تضعیف کرد.او می گوید این کار باعث بالا گرفتن تردید های سنتی بی اعتمادی ایران نسبت به صداقت آمریکا شد.این کار چه عامدانه باشد چه غیر عمد یک «فاجعه»بود.»

هرچند که جرج بوش و سایر مقامات آمریکایی همواره اعلام داشتند که : «ما از اصلاح طلبان در ايران حمايت مي كنيم».

استرا مي نويسد كه آمريكايي ها «اگر درك دقيق تري از وضعيت پيچيده نخبگان ايران داشتند- نه ديدگاهي تك بعدي كه ايران كشوري ديكتاتوري است- در مي يافتند كه موضعي چنين دفعي، قدرت مردي كه روابط بهتر و تازه اي با غرب آغاز كرده- يعني خاتمي-را تا چه حد تضعيف مي كند و در برابر، قدرت هاي تيره و تيره تر را كه موقعيت شان به شيطان و اهريمن نشان دادن آمريكا وابسته است، تقويت مي كند.»

استرا با ابراز تأسف از سقوط اصلاح طلبان، آن را محصول سياست نئوكان هاي آمريكا می داند.

شیطنت معنادار مترجم گوگل درجملات ضد ایرانی+عکس

به گزارش فرهنگ نیوز، ترجمه‌گر گوگل قرار بوده نرم‌افزاری برای ترجمه بخشی از یک متن یا صفحه‌ای از وب باشد. همیشه اما حرف و حدیث‌های زیادی درباره خدمات این شرکت مطرح بوده است. از درج آن نام جعلی برای خلیج‌فارس در سرویس نقشه این شرکت گرفته تا قضایا و ماجراهای دیگر. ترجمه‌گر گوگل به گفته مقام‌های این شرکت الگوریتم‌هایش بر تحلیل‌های آماری استوار است و از روش ترجمه ماشینی آماری برای ترجمه متون استفاده می‌کند. این بار اما کاربران فارسی زبان این سرویس مسئله جدیدی را متوجه شده‌اند که به عقیده آنها نشان می‌دهد ماشین ترجمه گوگل تمایل خاصی به رژیم اسرائیل دارد.

برای متوجه شدن موضوع مطرح شده کافی است چند جمله را در ترجمه‌گر گوگل(translate.google.com) وارد کنید تا متوجه آن شوید. اگر تایپ کنید «خدا ایران را پیروز کرد» ترجمه‌گر گوگل این ترجمه را تحویل شما می‌دهدGod will prevail in Iran که معنای تحت الفظی‌اش می‌شود: خدا در ایران حاکم خواهد شد. می‌شود این ترجمه اشتباه را می‌توان به حساب اینکه ترجمه‌گر گوگل قوانین دستوری را اعمال نمی‌کند گذاشت. کافی است اما ایران را با اسرائیل جایگزین کنید؛ترجمه گوگل به این صورت تغییر می‌کند God gave Israel victory که معنای تحت الفظی‌اش می‌شود خدا پیروزی را به اسرائیل بخشید.

 

حالا اگر فعل جمله را منفی کنید و تایپ کنید «خدا ایران را پیروز نکرد» با ترجمه «God did not conquer Iran» مواجه می‌شود. این ترجمه را می‌توان قبول کرد اما کافی است این بار هم جای ایران را با اسرائیل عوض کنید. ترجمه گوگل می‌شود: «God gave Israel victory». یعنی به صورت کلی ترجمه‌گر گوگل منفی بودن فعل در این جمله که اسرائیل در آن وجود داشته باشد را در نظر نمی‌گیرد!


جنگی در کار است ؟


گوگل خیلی وقتها کاربران فارسی زبان را آزرده کرده است. این یک واقعیت است که یک برنامه هیچ وقت نمی تواند مانند یک مترجم واقعی مفهوم متن را معنی کند و قطعا خطاهای زیادی دارد. ترجمه‌گر گوگل هم با وجود اینکه از نرم‌افزار ترجمهٔ اختصاصی خودش استفاده می‌کند و برخی بر این باورند که انقلابی در صنعت زبان به وجود آورده هیچ وقت نمی‌تواند ترجمه‌ای بی‌نقص داشته باشد.

گوگل در گذشته نشان داده که خیلی با کاربران ایرانی میانه خوبی ندارد اما برخی اعتقاد دارند که ترجمه‌های اشتباه گوگل در رابطه با این جملات به خاطر پیشنهادها)همان(Suggestion گروهی از کاربران است. گوگل برای بهتر شدن خود پیشنهادهای کاربران را برای ترجمه می‌پذیرد و به همین خاطر می‌تواند شیطنت با قصد و غرض یک گروه از کاربران ترجمه‌های گوگل را به این شکل درآورده باشد. کار،کار گوگل باشد یا کاربران طرفدار رژیم اسرائیل یک چیز مشخص است که ترجمه‌گر گوگل آن قدرها که برخی فکر می‌کنند قابل اعتماد نیست.

تحریم ها بی اثر یا تاثیر گذار؟؟

هو العزیز

چندی پیش با چند نفر از دوستان درباره دلایل تحریم و اثر گذاری تحریم بحث مفصلی داشتیم.تقریبا همه به اثر گذاری تحریم اعتقاد داشتندکه من با آنها مخالف بودم و  جا دارد اندکی درباره آن صحبت کنیم اما قبل از اینکه به اثر گذاری تحریم بپردازیم باید از اهداف تحریم سخن بگوییم.

اگر فرض را بر این بگیریم که هدف امریکا و غرب از تحریم،اقتصاد ایران است_که اینگونه نیست_ می پذیریم که علاوه بر کم کاری های مسئولین و سایر عوامل داخلی اعمال تحریم ها علیه اقتصاد ایران کارآمد بود و باعث شد که اقتصاد ایران از جمله فروش نفت و واردات دچار نابسامانی شود.اما نکته اصلی این است که تحریم فقط یک وسیله ست برای ضربه زدن به اقتصاد و خود تحریم هدف نیست.رهبری  در آخرین صحبت خود در مشهد مقدس هم به این نکته اشاره دارد و اعلام میکند که تحریم ها به اقتصاد بالاخص به نفت ضربه زده است و مردم هم آنرا کاملا احساس می کنند.

اینکه رهبری بارها اعلام کردند که تحریم ها هیچ اثری بر ما و اراده ما نداشته است منظورشان بر اقتصاد نیست چرا که هدف غرب از اول اقتصاد ایران نبود.فلج کردن اقتصاد تنها یک وسیله برای غرب برای دلسرد کردن مردم از نظام و فاصله انداختن بین مردم و نطام بود و اعمال تحریم برای منصرف کردن مقامات و مسئولین ایران به منظور دست کشیدن از  ادامه برنامه هسته ای یک بهانه بود تا مردم این گونه به نظام و رهبری بدبین شوند چرا که در زمان تعطیلی نیروگاه نطنز باز هم تحریم هایی علیه ایران اعمال می شد.این همان چیزی ست که شخص رهبری بارها آنرا اعلام کرده اند.با فرض این که تحریم ها برای متقائد کردن ایران از دست کشیدن از  ادامه برنامه هسته ای باشد باز هم این تحریم ها بی اثر است چرا که ایران در تمام مذاکراتی که با 1+5 داشته بازهم از مواضع خود کوتاه نیامده و همچنان بر دست یابی به انرژی صلح آمیز هسته ای خود اصرار می ورزد.

در آستانه حمله آمریکا در زمان بوش در سال 2013 زمانی که مقامات آمریکا، اقدام به وضع تحریم ‌علیه رژیم عراق کردند، صدام حسین مستنداتی برای لغو تحریم‌ها به سازمان ملل ارائه داد؛ اما آمریکا از برداشتن حتی یکی از تحریم‌ها از عراق مخالفت و خودداری کرد.

در سال ۱۹۹۷ «مادلین آلبرایت»، وزیر خارجه سابق آمریکا در یک سخنرانی در دانشگاه جورج تاون گفت: «تا هنگامی که صدام حسین از قدرت برداشته نشود، تحریم‌ها به هیچ وجه لغو نخواهد شد» و کاملا مشخص خواهد شد که هدف غرب تضعیف نظام در برابر چشمان مردم و تغییر کلی جمهوری اسلامی می باشد.

رهبری به این احتمال هم در مشهد مقدس پاسخ داد و اعلام کرد ما از اقدامات شما برای تغییر نظام نمی هراسیم چرا که قبلا هم قصد این کار را داشتید اما ناموفق بودید.

چندی پیش، «جان کول» استاد دانشگاه میشیگان در مطلبی عنوان کرده بود که هزینه تحریم ایران بر اقتصاد بین‌الملل و افزایش هزینه سوخت تا اندازه‌ای بالا بوده ‌که می‌توان گفت این تحریم برابر با تعطیلی شش چاه نفت بزرگ آمریکاست. پیش از این نیز تحلیل‌های مشابهی از هزینه تحریم برای آمریکا در از دست دادن متحدان منطقه‌ای منتشر شده است که نشان از آن دارد، اکنون آمریکا نه به هدف کوتاه مدت و نه به هدف بلند مدت خود از تحریم دست نخواهد یافت.

و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا

 

خاطره زن شهید اندرزگو

وحید یامین پور در صفحه گوگل پلاس خود نوشت:

در حال ساخت یك سری مستند سیاسی هستیم. تا به حال 16 قسمت تولید شده؛ دیروز رفتیم خانه ی شهید  سیدعلی اندرزگو برای مصاحبه با همسرش. اندرزگو از آن شخصیتهای پیچیده ای بوده كه خیلی ها جذبش شده اند. مصاحبه ی عجیبی شد. وسط مصاحبه چند بار گریه كردیم. همسر شهید خودش یك شهید زنده است. فكر كنید كه تا چند ماه بعد از شهادت همسرش در زندان اوین تحت شكنجه ی ساواك بوده، آنهم در 25 سالگی!

مصاحبه كه تمام شد به تیم تصویربرداری اشاره كردم كه دوربین ها را خاموش نكنند، من وارد گفتگوی غیر رسمی شدم تا نگفته ها را بشنوم و چیزهایی شنیدم كه برایم خیلی عجیب بود.

یكی از خاطرات همسر شهید كه خیلی عجیب بود ازاین قرار است؛ همسر شهید:

چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یك ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و كف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این كه هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد كه نامش «سید علی» است. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.» بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است كه خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم.

بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت... همسر شهید گفت: دست از سیدعلی نكشید.

سال نو مبارک

سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی بر همگان مبارک باد

دیروز مقام معظم رهبری سال جدید را «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نام گذاری کردند که از چند صد نکته اینها به ذهن بنده رسید.

1.رهبری با این نامگذاری به دولت مردان اشاره کرد که باید به فکر مسائل اقتصادی مردم باشند و با این کار مردم را به پای صندوقهای رای بکشاند تا مردم هم با حضور در انتخابات که رای به جمهوری اسلامی است حماسه سیاسی را رقم بزنند. حداقل در این سال پیشرو مسائل سیاسی و اقتصادی با هم عجین می باشند.

2.خطاب به مردم در زمینه اقتصادی : مردم هم باید همگام با مسئولین از ریخت و پاش های بیجا و اسراف جلوگیری کنند تا بتوانند در سایه "اقتصاد مقاومتی"به پیشرفت های فراوان و"حرکت رو به جلوی مردم و نظام"در عرصه اقتصاد کمک کنند.

3.توجه به مسائل اقتصادی از سوی مسئولین باعث دلگرمی مردم و ناکار آمدی تحریم ها در نظر مردم می شود.

4.حضور حداکثری مردم در انتخابات_چرا که مقدرات اجرائی و سیاسی کشور برای چهارسال آینده در این انتخابات رقم میخورد_ و نا امید کردن دشمن و بی اثر کردن تحریم ها که برای فاصله انداختن بین مردم و نظام اعمال میشود.